یه روز توی رادیو فریدون مشیری به من گفت سایه این بیتت خیلی ثقیلِ، گفتم که کدوم بیتم فریدون؟گفت :((ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد))

گفتم: که آره فریدون ثقیله حتماً اگر تو بودی می‌گفتی ((ماندم خموش آه که بس ناله داشت درد))گفت  آره ،گفتم : نهههه فریدون تو خودت ناسلامتی شاعری این دال های پشت سر هم نگاه کنید یک تشنجی داره اصلا (مصاحبه ابتهاج)

خون می رود نهفته ازین زخم اندرون

ماندم خموش و آه که

                          فریاد

                                داشت

                                   درد

ابتدا یک چند کلامی در باب فلسفه اسلامی و مکاتب ان

اولا عرض بکنم خواستگاه  علم فلسفه به معنای رایج امروزی یونان باستانه  و دو ابر مرد در این زمینه هستند به  نام های ارسطو و افلاطون.وقتی که ما به سمت فلسفه اسلامی میل میکنیم ابتدا کسی که مبدا فلسفه اسلامی و بنیان گذار اون بوده رو باید بشناسیم اون چ ادم جیگری بوده؟ اون کسی نیست جز جناب فارابی بزرگ  اما در مکتب فلسفه اسلامی ما چندگانگی داریم البته در اصول فلسفی نه ها  بلکه در روش های استدلالی 

اما مکاتب فلسفه اسلامی به شرح زیره 

1_ مکتب مشاء : صرفا بر مبانی عقلانی متمرکزه یعنی هر چی عقل تایید یا رد کنه ولا غیر، بزرگان این مکتب جناب فارابی و بوعلی سینان که به مشاییون معروف ان و در راستای نظرات ارسطو تعریف میشن و فارابی رو میشه تبیین کننده و شرح دهنده نظرات ارسطو بدونیم  وکتاب معروف   ((شفاء))  اثر بوعلی یک کتاب مرجع فلسفی در این گروهه 

2_مکتب اشراقیون: این مکتب بیشتر تابع افلاطون هستند و بزرگ این مکتب شیخ شهاب الدین سهروردی هست که معروفه به شیخ اشراق حالا اینا چطور فکر میکنند اینا میگن اقا شهود و ادراک بالاتر از درک عقلانیه یعنی در درجه اول برای ماهیت یک چیز،ادراک و شهود ماست . مثلا شما میگی برف سرده خب سوال اینجاست چرا سرده؟ اگر من بخوام مثلا دلیل عقلی بیارم که به n دلیل سرده رفتم تو کدوم دسته؟ آآآآآآ باریک الله مشائیون اما اگر برف رو بگیریم دستمون و ببینیم واقعا سرده میریم تو دسته دوم 

کتاب های جناب سهروردی بخصوص کتاب ((حکمه الإشراق)) کتاب مرجع این گروهه

3_ مکتب حکمت متعالیه : خب این دسته رو جناب صدر المتالهین یا همون ملاصدرای معروف پایه گذاری کرد اومد گفت اقا چرا درگیرید اخه؟ عقل خوبه درکم خوبه قران و حدیثم که ما بهش میگیم نقل اونم خوبه خب مریضیم مگه؟ ما در مسائل فلسفی میاییم از همه اش استفاده میکنیم هم از عقلمون (مشائی) هم از درکمون (اشراقی) هم از دینمون (اسلام) استفاده میکنیم و در واقع بیان کرد بابا جون من بین عقل و درک ، عقل و دین تعارضی نیست که (البته با اصولی که خودش داشت) .بخاطر همینم به نظرم بهش میگن حکمت متعالی یعنی خیلی دیگه بالا بالا هاست 

کتابم اینجا ((اسفار اربعه یا حکمت متعالیه)) خود ملا صدرا رو داریم 

خب اینم بگم هر کدوم از گروه ها پیروان بزرگی دارن که اونام کتابای بزرگی دارن ولی دیگه من منابع رو گفتم ولی شما بدونید ملای سبزواری و علامه طباطبایی،علامه حسن زاده ، علامه جوادی ، امام خمینی ، محیی الدین عربی ،بایزید بسطامی،ابوسعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری،مولوی؛خواجه نصیر الدین طوسی، میرداماد و. نام برد 

این یه پیش زمینه کلی برای بقیه بحثامونه

 

بحث مخالفای فلسفه و مکتب تفکیکم بگیم؟ هر چی شما بگید همونو عمل میکنیم 

NHEBBEK-I LOVE رو دان کن بذار (دوستت دارم با عود و پیانو برات میزنه) بعد متنم رو بخونش منم با این آهنگ نوشتمش برات فرد اهلی من العسل جناب محمد صادق https://soundcloud.com/oriensi/nhebbek-i-love-you-romantic > دلمان میخواست تنگ در اغوشت بگیریم میدونی نمیشه نه تو آدمش هستی نه من،حقیقتا حالا تورو نمیدونم چرا ولی برای من اعتقادات مذهبی مانع میشه ولی به عقل و اون ته ته قلبم میگم حلال تر از به اغوش کشیدنت اونم توی این هوای سرد امروز توی این دنیا وجود نداشت.

فضا سازی کنید متن را درک بهتری خواهید داشت خواستم بگویم part one که بگویم زبان فینگلیشم هم خوب است و عینک دودی هم بزنم خلاصه آریی قوپی خودمان در محضرت . داشتم راه می رفتم تصویری دیدم الهام بخش ،تلنگری شد برای نوشتن این متن ، تصور میبینی نوشته ام را یا داستان کوتاه یا هر چه . چه اهمیت است بالام جان؟ مهم آن است بخوانی دیگر روزی از خواب بلند می‌شوی درحالی که موهایت را پشته سرت میبندی و من به همین مسئله بستن مو هایت بصورت گرد و بدون نظم پشت کله ات هم از درون

چند وقت قبل با آقای دکتر امیرمحمد قربانی،انترن بیمارستان نمازی و فقیهی شیراز،آشنا شدم یک طبیب عاقل دیوانه ای بود که شیوه نگریستنش به مسائل پزشکی مرا جذب خودش کرد((در اینستا فالو کردم ایشان را در لیست following پیداش کنید و لذت ببرید از این پزشک جوان))حرف هایشان که چون قرابت تنگاتنگ نظری با ایشان داشتم را به جان اویختم به مثال یک دانش آموز سراپا گوش از کلمات شان نوت برداشتم، حرفی زدند که باعث شد بیایم به وبلاگ قدیمی و گرد و خاکی سری بزنم و از روی طاقچه هایش

خانم نائومی کلاین در کتاب دکترین شوک خود (Shock Doctrine)پروژه ای را توضیح می دهد که در آن انجمن روانشناسان آمریکایی یک تحقیق علمی را انجام می دهند که در چه زمانی می توان از یک مظنون یا مجرم یا متهم اعتراف کشید و در پشت این تحقیق علمی سازمان سی آی ای حالت اسپانسرینگ کار را بر عهده داشته است(بخوانید تحقیق مال Sia بوده است ) بعد از مدتی نتایج تحقیقات ثابت می کند که اگر به متهمین شوکی وارد شود بعد از حدود ۱۰ الی ۱۵ دقیقه ریزش روانی در درون فرد مدنظر ایجاد می

جلسه قبل بیان شد که برای موفقیت در در دنیا امروز و در دنیای پیش رو باید کار عمیق را یاد گرفت و آن را به کار برد کار عمیق دو مبنای اصلی دارد یک: متمرکز شدن بر کار مهم دو: دوری از عوامل حواس پرتی به اندازه جمعیت دنیا روش برای عمیق شدن بر روی کاری وجود دارد همانطور که به اندازه تعداد آدمهای کره زمین راه برای رسیدن به خداوند وجود دارد اما در اینجا چند نکته عمده و اساسی که به عنوان پایه های داشتن کار عمیق می توان یاد کرد را متذکر می شود روش شخصی یک ضرورت در کار

زمانی که شاخه ای از روان شناسی، که گاهی اوقات روان شناسی عملکرد نامیده می شود، به طور سیستماتیک شروع به بررسی این موضوع کرد که چه چیزی متخصصان در زمینه های بسیار متفاوت را از دیگر افراد جدا می کند. در اوایل دهه ۱۹۹۰، (کی. آندرس اریکسونه)استاد دانشگاه ایالتی فلوریدا، تمامی پاسخ های مجزا را کنار هم جمع کرد و به پاسخ منسجم واحدی رسید و نامی تأثیرگذار به آن داد: تمرین سنجیده اریکسون مقاله نوشت در مورد این موضوع که با ادعایی قوی شروع می کند: ما این موضوع را